پدر میانسالی به نام اسدالله است. اسداللهخان پدری مهربان، خانوادهدوست، دلسوز و در عین حال سختگیر و پرصلابت است. به باور او همهٔ پسرانش پس از ازدواج میبایست در خانهٔ بسیار بزرگ او زندگی کنند. او چنین سیاستی را در مورد دو دخترش مهری و زری در پیش نگرفته و به همین جهت آنها دارای زندگی مستقلی هستند.
ماجرای اصلی فیلم از ازدواج آخرین فرزند او ناصر آغاز میشود. ناصر که با دخترعموی خود آذر وصلت کرده به ناچار باید همانند دو برادر بزرگتر خود در خانهٔ پدری زندگی کند. اما....